آنقدر کلمه بازاریابی و مارکتینگ را گوشه و کنار شبکه های اجتماعی مختلف، لینکدین و اینستاگرام میبینیم و میشنویم که از جایگاه ذهنی آن کاسته شده و به یک واژه روزمره تقلیل پیدا کرده است.
اما شما بهعنوان صاحب یک کسبوکار یا در نقش مارکتر یا بازاریاب از اهمیت بالای آن برای پیشبرد اهداف خودتان یا مشتریانتان آگاهی کامل دارید. برای همین میدانید پاسخ سوالات زیر را کجا باید پیدا کنید:
- آیا از نیازهای مشتریان خود آگاه هستید؟
- آیا تصور میکنید مشتریان به محصولات و خدمات شما اعتماد دارند؟
- آیا مشتریان به پستها و پیامهای شما در مورد محصولات و خدمات، عکسالعمل نشان میدهند؟
- آیا مشتریان خرید از شما رابه خرید از رقبایتان ترجیح میدهند؟
- آیا مشتریان شما، مجدد برای خرید از شما اقدام خواهند کرد؟
این پنج سوال، تنها اندکی از سوالات اساسی و مهمی است که شما در جایگاه مدیر یک کسب و کار، کارشناس بازاریابی یا مدیر مارکتینگ به دنبال پاسخ صحیح و درست آن هستید.
تنها چیزی که میتواند به همه این سوالات پاسخ کامل و درستی بدهد، بازاریابی یا به قول فرنگیها Marketing است.
بازاریابی (Marketing) چیست و چه هدفی را دنبال می کند؟
بازاریابی یا (Marketing) اصطلاحی است که طیف کاملی از فعالیتهای مختلف یک کسبوکار را در برمیگیرد. بازاریابی به هر اقدامی اطلاق میشود که یک شرکت برای جذب مخاطب یا مشتری انجام میدهد. هدف از بازاریابی در اصل ارائه ارزش مستقل برای مشتریان بالقوه و مصرفکنندگان و مشتریان از طریق تولید محتوا و انجام تبلیغات با هدفِ بلندمدتِ نشان دادن ارزش محصولات، تقویت وفاداری مشتریان به برند و در نهایت افزایش فروش است.
بازاریابی صحبت، تحقیقات، شناخت و برنامه ریزی در مورد کسبوکارها است. اینکه شما که هستید، چه محصولات و خدماتی را به چه کسانی ارائه میدهید.
به قول میلان کوندرا نویسنده اهل کشور چک: «کسبوکار تنها دو کارکرد دارد: بازاریابی و نوآوری.»
اهمیت بازاریابی با تمام اجزای مختلفش، برای یک کسب و کار مساله عجیب و ناپیدایی نیست و تبدیل به یک اصل مهم شده است. امروزه تیمهای بازاریابی یکی از مهمترین و اولین تیمهای فعال در کسب و کارهای نوپا و استارتاپ ها هستند.
بازاریابی قرار است آگاهی از برند ایجاد کند و به مشتریان در تصمیمگیری برای خرید محصولی جدید کمک کند. طرح یا برنامه بازاریابی در واقع بخش مهمی از پلن کسبوکار یا بیزینس پلن است، که به ایجاد و حفظ تقاضا، ارتباط موثر با مخاطب و مشتری، رقابت با دیگر کسبوکارها و در نهایت فروش بیشتر محصول یا خدمات کمک میکند.
هدف نهایی تمام فعالیت های بازاریابی، آگاه کردن مخاطب از محصولات و خدمات شما و ترغیب او با ایجاد ارزش کردن، برای اقدام به خرید است.
فروش یا بازاریابی،کدام مهمتر است؟
همیشه به خاطر داشته باشید، فروش، نتیجه بازاریابی موفق است. به عبارتی دیگر با استفاده از تکنیکهای بازاریابی است که میتوان میزان فروش یک کسبوکار را افزایش داد. به همین دلیل، درک اهمیت بازاریابی برای کسبوکارها، تدوین و اجرای استراتژیهای بازاریابی در درجه اول اولویت برای کسب و کارها به خصوص در تجارت مدرن قرار دارد.
( برای درک تفاوت بازاریابی و فروش از نگاه کارشناسان و بر اساس تجربیات راتین بلاگ بازاریابی و فروش، تفاوت دو همسفر را حتما بخوانید)
برایان هالیگان، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران هاباسپات جمله بسیار مهمی در مورد فروش و بازاریابی دارد: «مهم نیست که چه میفروشید، مهم این است که چطور میفروشید!»
این جمله دقیق، کوتاه ترین و کاملترین تعریف بازاریابی است. یعنی یک نقشه و استراتژی برای تبلیغ محصولات و خدمات کسبوکارها، که قرار است به شما بگوید چطور، چگونه، کجا و به چه کسانی بفروشید.
دادهها و تحقیقات زیادی نشان داده که بازاریابی به ویژه بازاریابی دیجیتال (Digital Marketing) در دنیای وب، رسانههای اجتماعی و سایر کانالهای موجود، مهمترین عامل در جان گرفتن یک کسبوکار و توسعه دوباره آن است. اما بازاریابی واقعا برای کسب و کار ما چکار میکند؟
بازاریابی، آهنربای جذب مشتری
شاید مهمترین هدف برای کسبوکارها، بخصوص از نوع نوپا، جذب مشتریان جدید باشد. البته نباید فراموش کنید که از همان ابتدا برنامههایی برای حفظ آنها نیز داشته باشید.اما روشهای مختلف بازاریابی ایجاد شده اند تا به کسبوکارها کمک کنند برنامهای جامع برای جذب مشتریان جدید و حفظ مشتریان قدیمی خود داشته باشند.
شما قرار است با استفاده از ابزارهای بازاریابی مختلف و کانال های تبلیغاتی گوناگون مثل رسانههای اجتماعی یا وبسایتها، مشتریان جدید را با برندتان آشنا و در نهایت جذب کنید. یا مشتریان فعلی خودتان را وارد چرخه وفادارسازی و حفظ برای مدت طولانی کنید.
بازاریابی قرار است شما را به دو نقطه مهم برساند:
- فروش دوباره به مشتریان قدیمی که قبلا به شما اعتماد کردهاند.
- جذب مشتریان جدید که باید با نام و برند شما آشنا شوند.
تعیین اهداف دقیق و استراتژی موفق
موفقیت یک تجارت آن هم در دنیای رقابتی امروز و حجم بی نهایت اطلاعاتی که مشتریان بالقوه شما را بمباران میکنند، به اهداف و مسیری بستگی دارد که در استراتژی بازاریابی خود تعیین کردهاید.
بازاریابی ابزاری عالی برای تعیین اهداف کوتاهمدت و بلندمدت موثر است. شما با تعیین اهداف دقیق و مشخص میتوانید به تعیین استراتژیهای دقیقتر و موفق تر برسید. زمانی که استراتژی کسبوکار خود را دقیقتر تعیین کنید، میتوانید برنامههای کارآمدتری برای حضور در بازار داشته باشید. بدون داشتن اینها گویی با چشم بسته، تیری بی هدف را رها کرده اید.
آگاهی و شناسایی برند، پله اول بازاریابی
آگاهی از برند به کسبوکارها کمک میکند تا مشتریان خود را حفظ کرده و در کنار آن به مشتریان جدید دست پیدا کنند. بازاریابی کارآمد با معرفی ماندگار و موثر یک نام تجاری در جایی که مصرفکننده و مشتریان میتوانند آن را ببینند به ایجاد آگاهی از برند کمک میکند.
آگاهی از برند یا Awareness اولین مرحله در بازاریابی است، چون مشتریان محصولی را انتخاب خواهند کرد که آن را بشناسند یا نسبت به آن احساس آگاهی و شناخت داشته باشند. زمانی که از بازاریابی برای آگاهی از برند استفاده میکنید در واقع نام برند خود را در ذهن مشتریانتان حک خواهید کرد. یعنی قرار است با یک چکش ( که میتواند هویت بصری شما باشد) میخِ نام و تصویر برندتان را در ذهن مشتری وارد کنید.
بنابراین آنها در میان قفسههای بزرگ یک فروشگاه با برندهای مختلف، همچنان سراغ برند شما خواهند رفت. حتی اگر قیمت بالاتری در مقایسه با دیگر محصولات داشته باشید.
بازاریابی پل ارتباط بین شما و مشتریان
کسبوکارها باید با مشتریان خود یک رابطه صحیح بر مبنای اعتماد و تفاهم ایجاد کنند. بازاریابی یکی از روشهایی است که به ایجاد این رابطه کمک خواهد کرد.
بخشهای تحقیقات بازاریابی باید بر اساس دادههای جمعیتشناسی، رفتار مصرفکننده و روانشناسی انجام شوند. با این دادهها میتوانید مخاطبان هدف خود را بهتر شناخته و محصول خود را مطابق با نیازها و خواستههای آنها توسعه داده یا محصولی تولید کنید که میدانید آنها در آینده به آن نیاز خواهند داشت. رابطه تنگاتنگ بین مشتریان و کسبوکارها در اصل عامل مهمی در شناخت دقیقتر کاربران خواهد بود. با شناخت است که میتوانید ورود موفقتری در بازارهای جدید داشته باشید.
یک کانال ارتباطی برای اطلاعرسانی به مشتریان
به محصول خود به نام X فکر کرده و به سوالات زیر پاسخ دهید:
- اگر مشتری با این محصول آشنا شود، چه چیزی در ذهنش نقش میبندد؟
- محصول X چه نیازی از مشتری را برطرف میکند؟
- چرا مشتری باید از محصول X استفاده کند؟
- چرا مشتری باید محصول X را به چیزی که قبلا استفاده میکرده، ترجیح دهد؟
- چرا مشتری باید از میان تمام شرکتهای دیگری که همان محصول را ارائه میدهند، شرکت شما را انتخاب کند؟
این همان چیزی است که بازاریابی انجام میدهد، یعنی جذب مشتریان جدید به محصول جدید کسبوکار شما.
برای اینکه مشتریان با محصول جدید شما آشنا شوند، لازم است از طریق یک کانال ارتباطی مناسب با آنها ارتباط برقرار کنید. اگر این کانال ارتباطی درست انتخاب شده باشد نیازی نیست برای اطلاعرسانی در مورد محصولات و خدمات جدید به مشتریان، تبلیغات زیادی انجام دهید. به این ترتیب هزینههای تبلیغات کمتر شده و میتوانید بودجه خود را برای گسترش بازارهای موجود صرف کنید.
نقشهای برای کشف پایگاه مشتریان
زمانی که برای اولین بار کسبوکار کوچک خود را راهاندازی میکنید، ممکن است تصوری در مورد مخاطبان هدف داشته باشید و بر اساس آنها محصولات و خدمات را ارائه دهید. با گذشت زمان متوجه خواهید شد که شاید مخاطب هدف شما آن چیزی نبود که در ابتدا تصورش را میکردید. بازاریابی میتواند موارد زیادی در مورد پایگاه مشتریان به شما بیاموزد. میتوانید نگاهی به این بیندازید که چه کسی به تلاشهای بیوقفه شما برای معرفی و عرضه محصول، بیشتر پاسخ میدهد. به این ترتیب میتوانید پایگاه مشتریان خود را با دقت بیشتری تعیین کنید.
مارکتینگ، راهکار وفادارسازی و افزایش فروش
روشی برای شناسایی نیاز مصرفکنندگان
بازاریابی نه تنها نیاز مصرفکننده را شناسایی و با تولید محصولی کامل آن را برطرف میکند، بلکه به ایجاد نیاز جدید در مصرفکننده نیز کمک خواهد کرد. برای اینکه به اهمیت شناسایی نیاز مصرفکنندگان پی ببرید، داستانی از یک برند برای شما تعریف میکنیم.
یکی از شکستهای معروف بازاریابی در قرن 21 مربوط به تلاشهای یک شرکت آمریکایی برای فروش دئودورانت در بازار چین بود. چیزی که این شرکت در برنامه بازاریابی خود در نظر نگرفته بود مشخصه بیولوژیکی مردم این کشور بود. چینیها به صورت بیولوژیکی عرق نمیکنند بنابراین بوی بد بدن برای آنها یک مشکل نخواهد بود که برای رفع آن به دنبال محصولی باشند. چینیها عرق کردن را بهعنوان یک فعالیت سالم در نظر میگیرند و بنابراین این فرایند طبیعی برای آنها یک مشکل اجتماعی نیست. اگر نیاز مصرفکنندگان را به درستی شناسایی کنید میتوانید محصولی منتخب برای آنها تولید کرده و در نهایت پا به بازاری بگذارید که درصد موفقیت شما در بالاترین سطح قرار دارد.
روشی برای ایجاد اعتماد
ایجاد اعتماد بین کسبوکار و مصرفکنندگان، درست مانند هر رابطهای نیازمند تلاش و زمان خواهد بود. شما باید با برنامههای بازاریابی ثابت کنید که کسبوکار شما معتبر و اخلاقی است و از نظر اجتماعی مسئولیتپذیر است. جالب است بدانید که 46% از مصرفکنندگان برای خرید از برندی که به آن اعتماد دارند، حاضر هستند هزینه بیشتری پرداخت کنند.
مشتریان و مصرفکنندگان، دیگر مثل قدیم به برندها و تبلیغات آنها اعتماد نمیکنند. جلب توجه آنها سختتر شده و به همین دلیل نیز فروش به آنها سختتر از قبل شده است. تقریبا میتوان گفت که 70% از مصرفکنندگان به تبلیغات شرکتها اعتماد نمیکنند و حدود 71% از مصرفکنندگان به برندها اعتماد ندارند. با این تفاسیر انجام تبلیغات برای مصرفکننده امروزی سختتر از همیشه شده است. نکته جالب اینجاست که 80% از مصرفکنندگان اظهار کردهاند که اعتماد به برند عامل مهمی در خرید از یک برند خواهد بود. پس ایجاد اعتماد کلید تداوم در بازار پُررقابت امروزی است. زمانی که مشتری با بمبارانی از تبلیغات و محصولات متنوع روبرو میشود برای انتخاب به حس خود مراجعه خواهد کرد.
روشی برای ایجاد وفاداری مشتری
بهعنوان یک کسبوکار، داشتن مشتریان وفادار که همواره آنچه شما میفروشید را میخرند، امری اساسی است. پایهگذاری همه استراتژیهای بازاریابی بر اساس منافع کسبوکار و بدون در نظر گرفتن خواستههای مصرفکنندگان، اشتباهی بزرگ است که شما را به رکود در فروش یا حتی به شکست سوق میدهد. وفاداری مشتری چیزی نیست که بتوان آن را در مدت زمان کوتاهی ایجاد کرد. این موضوع به مداومت در ارتباط با مشتریان فعلی و توجه به نیازها و خواستههای آنها نیاز دارد. زمانی که موفق به ایجاد وفاداری میان مشتریان خود شدید، آنها مانند یکی از اعضای شرکت با شما همراهی خواهند کرد و حتی محصولاتتان را به دیگران معرفی میکنند، اینگونه است که بازاریابی دهان به دهان شکل میگیرد و مشتریان جدید به سمت شما سرازیر خواهند شد.
روشی برای افزایش فروش
بازاریابی تضمینکننده افزایش فروش برای کسبوکارها خواهد بود، البته با شرط اینکه طبق برنامههای تعیین شده پیش رفته و در صورت لزوم تغییراتی در استراتژیها ایجاد کنید. برای تدوین یک برنامه بازاریابی منسجم و کارا، لازم است به مطالعات بازار بپردازید و داشتههای کسبوکار خود را در نظر بگیرید. با شناخت بهتر و دقیقتر مخاطب برند میتوانید میزان فروش محصولات و خدمات خود را به صورت چشمگیری افزایش دهید. فروش در واقع همان چیزی است که در نهایت همه شرکتها به دنبال آن هستند. تولید محصول بدون عرضه و فروش در واقع تضمین کننده شکست یک کسبوکار است. با فروش میتوانید بودجه کافی برای گسترش بازارهای موجود و کشف بازارهای جدید را تامین کنید. بازار جدید یعنی فروش بیشتر و فروش بیشتر یعنی تداوم حیات یک کسبوکار.
بازاریابی، مسیر توسعه و افزایش سرمایه
روشی برای جمعآوری دادههای حیاتی کسبوکار
زمانی که محصول یا خدمات خود را از طریق رسانههای مختلف معرفی میکنید، حجم بالایی از دادهها را بهدست خواهید آورد. این دادهها برای پیشبینی الگوهای رفتار مشتریان استفاده میشوند و به شما کمک میکنند برنامههای آیندهنگرانهای برای کسبوکار خود طرحریزی کنید. با آنالیز این دادهها متوجه میشوید که چه نوع پیشنهادی را در چه بستری و برای چه گروهی از مشتریان خود ارائه دهید. وقتی روی بومیسازی کسبوکارتان تمرکز میکنید، ارتباط تنگاتنگی با مشتریان خواهید داشت. کسب اطلاعات تکمیلی از مشتریان (بدون تجاوز به حریم خصوصی آنها) به طراحی برنامههای بازاریابی دقیقتر و موثرتر کمک میکند.
روشی برای کشف ایدههای جدید
بازاریابی یک مفهوم پویا است و با گذشت زمان تغییر میکند. در واقع تغییر جزء اصلی برنامههای بازاریابی است و بدون آن، نمیتوانید محصولی ارائه کنید که همیشه مورد تقاضای مشتریان باشد. تغییرات تاثیر گستردهای بر تولید و توزیع محصول جدید دارد که خود عامل اصلی رشد کسبوکار و افزایش فروش خواهد بود. با تغییر سریع نیازها، خواستهها، سلایق و ترجیحات مخاطبان هدف، برنامههای بازاریابی نیز باید تغییر کنند، پس همواره به ایدههای جدید برای ماندن در بازار نیاز خواهید داشت. اگر ایدههای جدیدی برای تبلیغات، معرفی محصول و برند، تولید محصول جدید و خدمات داشته باشید، قاعدتا مشتریانی را از بازارهایی جذب خواهید کرد که قبلا امکان دسترسی به آنها را نداشتید.
روشی برای ایجاد گزینههای درآمدی جدید
با استفاده از تکنیکها و روشهای بازاریابی میتوانید بازارهای جدید را کشف کنید. این بازارها بستر مناسبی برای عرضه محصولات و خدمات کسبوکار خواهند بود. با ورود به این بازارها، منابع درآمدی جدیدی برای شما ایجاد خواهد شد. با استفاده از این منابع درآمدی جدید میتوانید بازارهای بکر بیشتری را کشف کنید و میزان فروش را افزایش دهید.
در اقتصاد امروزی، تولید محصول جدید بر اساس نیازها و خواستههای مشتری و همچنین پیشبینی فروش، برنامهریزی خواهد شد. البته نباید ظرفیت تولید را فراموش کرد. یک شرکت در واقع آنچه را که میتواند تولید کند به فروش میرساند بنابراین تصمیمات بازاریابی باید بر اساس ظرفیتهای تولیدی باشد. تصمیمات بازاریابی تاثیر مستقیمی روی تصمیمات تجاری خواهند داشت. بر اساس تحقیقات بازار است که شرکتها برای تولید محصول جدید تصمیم میگیرند تا منبع درآمدی جدیدی ایجاد کنند.
روشی برای توسعه کسبوکار
آگاهی برند از طریق برنامههای بازاریابی به صورت طبیعی منجر به رشد کسبوکار و افزایش درآمد میشود. اگر پیشنهادهای برند شما برای مشتریان به همان اندازهای که آنها انتظار دارند جذاب باشد، قطعا محصول و خدماتتان را از میان مجموعه عظیمی از رقبا انتخاب خواهند کرد. این موضوع به وفاداری مشتری منجر میشود که خود عامل مهمی در توسعه کسبوکار خواهد بود. لازم است بدانید که مشتریان جدید حدود 85% از مشاغل کوچک را از طریق بازاریابی دهانبهدهان کشف میکنند. بنابراین با داشتن محصولی محبوب و مفید میتوانید رضایت مشتریان را جلب کرده و از آنها به عنوان یکی از اعضای مخفی شرکت خود در بازاریابی دهانبهدهان استفاده کنید.
راهکارِ کمک به تیم مدیران برای گرفتن تصمیمات آگاهانه
زمانی که یک کسبوکار، متخصص بازاریابی استخدام میکند، با انجام اقدامات بازاریابی مناسب، برای افزایش فروش محصولات خود تلاش خواهد کرد. اولین موردی که در انجام فعالیتهای بازاریابی باید به آن توجه کنید، شناخت مخاطبان هدف است. وقتی یک شرکت مخاطبان هدف خود را به خوبی بشناسد میتواند تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کند، زیرا میداند نیازها و خواستههای مشتریان چه چیزهایی هستند. تصمیمات آگاهانه در راستای برنامههای بازاریابی میتواند به متقاعد کردن مخاطبان هدف برای خرید محصول جدید و خدمات منجر شود.
تجزیه و تحلیل برنامههای بازاریابی میتواند دادههایی را ارائه دهد که متخصصان و مدیران با بررسی آنها تصمیمات آگاهانهتری برای کسبوکار اتخاذ کنند. با وجود این تصمیمات، بیشترین بازگشت سرمایه را خواهید داشت. یک کسبوکار ممکن است از تجزیه و تحلیل بازاریابی برای شناسایی مخاطبان جدید استفاده کند، با این دادهها میتوانید کمپینهای آینده را به صورت خاص برای مخاطبان هدف خود طراحی کنید. این کار میتواند به حداکثر رساندن شانس موفقیت شرکت در افزایش فروش یا مشارکت مشتری کمک کند.
با استفاده از دادههای بازاریابی میتوانید تغییرات بازارها را شناسایی کرده، روند فروش و بازار را بررسی کرده و تعامل با مشتری را پیگیری کنید.
روشی برای یافتن کوتاهترین مسیر بین مصرفکننده و برند
همانطور که در طی چند سال گذشته رسانههای اجتماعی تکامل یافته و به بخش مهمی از تجربه مصرفکننده تبدیل شدهاند. کسبوکارهای موفق با مشارکت مداوم در رسانههای اجتماعی و برگزاری کمپینهای بازاریابی تلاش میکنند تا کوتاهترین مسیر بین برند و مصرفکننده را پیدا کنند. بنابراین مشتری و مصرفکننده بدون دردسر و سردرگمی میتواند به محصول و خدمات مورد نظرش دست پیدا کند. دستیابی آسانتر به محصول و خدمات یک برند به مفهوم انتخاب راحتتر آن توسط جامعه بزرگتری از مشتریان خواهد بود.
روشی برای پاسخگویی به مصرفکنندگان با توسعه مداوم محصول
شرکتهای موفق معمولا پس از عرضه یک محصول جدید آن را رها نمیکنند، بلکه با توسعه مداوم، آن را به محصولی کامل و همیشگی تبدیل خواهند کرد. کسبوکارها با اصلاح مداوم و بهبود محصولات و خدمات خود طبق شناختی که از نیازها و خواستههای مشتری پیدا کردهاند، نه تنها مشتری فعلی خود را حفظ میکنند بلکه با ایجاد محصول و خدماتی کاملتر، مشتری جدید را نیز جذب خواهند کرد.
روشی برای رشد کسبوکارها
بازاریابی استراتژیک اغلب منجر به رشد کسبوکارها میشود. اگر مشتریان خود را درگیر نگه دارید، آگاهی از برند ایجاد کنید و هوشمندانه به آنها بفروشید، به احتمال زیاد کسبوکارتان رشد قابل توجهی خواهد داشت. همه کسبوکارها برای بهدست آوردن مشتریان جدید تلاش میکنند، بنابراین در وهله اول، جذب مشتریان اهمیت دارد. وقتی برنامه بازاریابی حسابشدهای داشته باشید میتوانید مشتری جدید، وفاداری مشتری فعلی، بازارهای جدید و فروش بیشتر داشته باشید که منجر به رشد کسبوکار خواهد شد.
پیامدهای نداشتن یک برنامه بازاریابی موثر
حالا که با اهمیت بازاریابی در کسبوکار آشنا شدید بهتر است اندکی در مورد پیامدهای عدم ایجاد یک برنامه بازاریابی موثر برای کسبوکارها صحبت کنیم. همانطور که مطالعه کردید، بازاریابی عامل مهمی در شناخت بهتر مشتریان هدف، کشف بازارهای جدید، تعیین استراتژیهای فروش، فروش بیشتر و در کل، حیات کسبوکار است. اما آیا میدانید چرا مشاغل کوچک معمولا شکست میخورند؟ آیا میدانید چرا حدود 50% از شرکتها پس از 5 سال تعطیل میشوند؟ نکته مهم که از دید انها پنهان میماند این مساله است: شکست در برنامهریزی، برنامهریزی برای شکست است. اگر بهعنوان یک کسبوکار اهمیت استراتژی بازاریابی را درک نکرده باشید باید منتظر عواقب زیر باشید.
- شکست در مقابل رقبا
- از دست دادن سهم بازار به رقبای موجود و حتی نوپا
- جذب مشتریان کمتر
- از دست دادن مشتریان فعلی
- از دست دادن فرصتها برای هدفگذاری و بهینهسازی
- از دست دادن منابع درآمدی
- شکست کسبوکار
- از دست دادن فرصتهای بزرگ
- از دست دادن بازارهای جدید
- افزایش هزینههای تبلیغات و فروش
- دستیابی به نتایج ضعیف در کمپینهای تبلیغاتی
- از دست دادن سود
- شکست برنامههای معرفی محصول جدید و فروش
سخن پایانی
باید این واقعیت را بپذیریم که بدون بازاریابی، امیدی برای توسعه یک بیزینس نوپا یا نجات یک کسبوکار در حال افول وجود ندارد. بازاریابی حلقه گمشده موفقیت شرکتهای کوچک و بزرگ و استارتاپها است.
بنابراین باید برای طرحریزی یک برنامه بازاریابی موثر با در نظر گرفتن همه چیز، از آمیخته بازاریابی، طراحی پرسونای مخاطبها و مشتریان تا طراحی و تدوین استراتژی و پلن بازاریابی و حتی تدوین یک استراتژی بازاریابی محتوایی قوی، اقدام کنید.
در این مقاله نگاهی مختصر مفید داشتیم به اهمیت بازاریابی برای کسبوکارها، اینکه چگونه یک برنامه دقیق و فکر شده میتواند به شناخت صحیح بازار و مخاطبان هدف کمک کرده و در نتیجه با ایجاد آگاهی از برند منجر به معرفی درست محصول یا خدمت شما و در نهایت فروش محصول و خدمت جدید شود. تا بتوانید سهم بیشتری در بازار رقابتی امروز داشته باشید. نداشتن یک برنامه بازاریابی عواقب جبرانناپذیری برای کسبوکارها دارد و حتی میتواند شما را به نقطه پایان و لحظه صاف شدن خط زندگی کسبوکارتان برساند.
شما برای بازاریابی کسبوکارتان شما چه برنامههایی دارید؟ تا کنون از چه متدهای بازاریابی استفاده کردهاید؟
با بازاریابی نسل چهارم و پنجم آشنا هستید؟
با ما در آژانس راتین در تماس باشید و برای ما از داستان خودتان در دنیای بازاریابی بنویسید.
منابع:
هاب اسپات، اسمال بیزینس، اینوستوپدیا، مووینگ تارگتز، بیزینس تو کامنیوتی، آرت آف مارکتینگ، مارکتینگ ویژن، پرش مارکتینگ سولوشن و همان همیشگی: تحربیات ما در آژانس راتین.
6 پاسخ
طبق متن شما بازاریابی قرار است بگوید چطور، چگونه، کجا و به چه کسانی بفروشیم.
اما خب همه اینها مشخص شد اگر فروشنده نتواند موفق باشد چه می شود؟ همه چیز که کسب و کار آنلاین نیست که جذب مشتری خودش شاید مرحله فروش هم باشد. در یک فروشگاه فیزیکی تمام بازاریابی شما اگر توسط مهاجم شما و نوک حمله تیمتان که فروشنده است خراب شود نتیجه ای ندارد
دوست عزیز سلام .
مانند هر فرآیند دیگری، فرآیند فروش به مشتری نیز یک زنجیر در هم تنیده از مراحل و اتفاقات مختلف است که باید همه آن ها به خوبی و به درستی به چفت شده و انجام شود.
تیم فروش شما باید به قدرت تیم بازاریابی شما عمل کرده و نتیجه بگیرد.
به نظرم این قسمت متن " راهکارِ کمک به تیم مدیران برای گرفتن تصمیمات آگاهانه" یک بخش بی نهایت مهمی است اگر توسط مدیران و کارفرمایان درک بشه.
ارزش نیروی سنیور و اکسپرت مارکتینگ رو واقعا گاهی درک نمی کنند.
با سلام . از اینکه با این دقت و ریزبینی متن را مطالعه کردید خرسندیم . دقیقا به همین شکل است. بازاریابی می تواند یک راهکار و قطب نمای خیلی خوبی برای مدیران در تصمیم گیری های حیاتی و کلان باشد.
به نظرم یک مساله ای هست، همچنان خیلی از کسب و کارهای سنتی تفاوتی برای این مورد قائل نخواهند شد. از دید کسب و کارهای قدیمی همه چیز فروش است.
با درود
قطعا در نتیجه گیری هم تفاوت ایجاد خواهد کرد.
به طور مثال امروز یک ایران علی بابا را می شناسند اما یک آژانس مسافرتی شاید تنها در یک شهر یا یک خیابان تهران شناخته شده باشد.